طوطیا: چنگیز جلیلوند (6 آبان 1319 – 2 آذر 1399) دوبلور، مدیر دوبلاژ، و هنرپیشه اهل ایران بود. در ادامه بیوگرافی زندگی خصوصی چنگیز جلیلوند را مطالعه کنید، با ما همراه باشید.
نام : چنگیز جلیلوند
نام خانوادگی : چنگیز جلیلوند
متولد : 6 آبان 1319 در شیراز
درگذشت: 2 آذر 1399
تحصیلات : فوق لیسانس مدیریت بازرگانی از دانشگاهی در ایالت تگزاس آمریکا
حرفه : بازیگر و دوبلور
چنگیز جلیلوند متولد 6 آبان 1319 در شیراز، بازیگر و دوبلور است. فارغ التحصیل فوق لیسانس مدیریت بازرگانی از دانشگاهی در ایالت تگزاس آمریکا می باشد، نزدیک بیست سال بعد از انقلاب در آمریکا زندگی کرده است و تجربه هر دو هنری دوبله و بازیگری را دارد.
بچه خیلی بازیگوشی بودم. خانه ما درست نزدیک ریل ماشین دودی بود و یکی از کارهای من در آن زمان این بود که زمانی که ماشین دودی از نزدیک خانه مان شروع به حرکت می کرد، دائم می پریدیم بالای ماشین و می پریدیم پایین و داخل واگن ها می دویدیم و در نهایت یکی از نگهبانان ماشین دودی با چوب زد توی سر من که هنوز هم جای این شکستگی روی سرم باقی است
من اصالتا لر هستم ولی در شیراز متولد شدم. پدرم مهندس راه بود و به عنوان مترجم مهندسان روسی هم کار میکرد و ماموریت های مختلفی به او می خورد که مجبور بود به شهرهای مختلف سفر کند و برای مدتی در آنجاها ساکن شوم. پدرم در یکی از این سفرها که به شیراز داشت، در آنجا عاشق شد و ازدواج کرد و من هم در شیراز متولد شدم و بعد از چند سال که ماموریت پدرم تمام شد به تهران برگشتیم
من سه فرزند و پنج نوه دارم. نیلوفر دختر و فرزند بزرگ من است که دکترای هنر و دکترای حساب دارد که بسیار باعث افتخار من است، بزرگ ترین نوه ام 24 ساله است که دکترای زیبایی دارد و یک کلینیک زیبایی را در نیویورک اداره می کند، یک نوه دیگرم 18 ساله است که یک نابغه در کارهای هنری و سینماست؛ هم در نویسندگی، هم در بازیگری و هم در کارگردانی و در دالاس بین تمام شاگردها، شماره یک بود. پسرم فوق لیسانس ویدئو اینجینیر دارد
چنگیز جلیلوند پس از انقلاب 57 به مدت بیست سال از اران به سمت آمریکا مهاجر کرد، او درباره این مهاجرت این چنین می گوید : من ناچار به ترک ایران شدم چون فرزندانم در خارج از کشور مشغول تحصیل بودند و نمی توانستم آنها را در میانه تحصیل شان بازگردانم و آینده شان را خراب کنم
چون سیستم تحصیلی ای که آنها سپری می کردند کاملا متفاوت بود و به همین دلیل بود که مجبور شدم ایران را ترک کنم تا در کنار فرزندانم باشم چند سال در آمریکا بودیم و خداراشکر که بچه ها هم درس شان را خواندند و به مدارج خوبی رسیدند و ازدواج کردند و آنجا بود که تصمیم گرفتم حالا که همه بچهها به سرانجام رسیده اند، به ایران بازگردم چرا که واقعا نمی توانستم عشق به وطنم را نادیده بگیرم
چنگیز جلیلوند در 2 آذر 1399 بر اثر ابتلا به ویروس کرونا، در بیمارستان خاتمالانبیا تهران درگذشت. پیکر او در 5 آذر 1399 در قطعهٔ هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
18 ساله بودم که با صمد صباحی آشنا شدم و در کاری به نام فیلم آرشین مالالا به من یک نقش کوچک پیشنهاد کرد و من هم گریم شدم، این فیلم اولین کار سینمایی من بود، سپس کم کم چند کار کوچک تئاتر هم انجام دادم
وقتی دانشجو بودم یک استودیو روبروی دانشگاهمان بود به نام آژیر فیلم که آقای ساموئل خاچکیان و واعظیان و دکتر شاهرخ رفیع آن را تاسیس کرده بودند. آن زمان من شب ها با آقای وحدت تئاتر کار می کردم، ایشان به من گفتند : صدای خوبی داری بیا و دوبله کار کن و من را معرفی کردند به همان استودیو و خلاصه بعد از یک تست استخدام شدم
آن زمان آن قدر سرم به دوبله مشغول بود که زیاد به بازیگری فکر نمی کردم، من طی 18 سال کار گویندگی تا سال 57 حدود 4 هزار فیلم خارجی و حدود 700 فیلم ایرانی را دوبله کردم و به جرات می توانم بگویم که اگر در سال 200 فیلم ساخته می شد من در 150 تای آن صحبت می کردم
من همیشه دوبله را به بازیگری ترجیح می دهم و اگر کار دوبله مثل سالیان گذشته بود و فیلمهای سینمایی خوب وجود داشت، من هرگز همین تعداد کم را هم در بازیگری تجربه نمی کردم و در همان کار دوبله باقی می ماندم درواقع دوبله مرا گرفتار خودش کرده است
چنگیز جلیلوند تاکنون جای بازیگران ایرانی مشهوری چون : بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، فردین و ایرج قادری صداپیشگی کرده است
محمد علی فردین در فیلمهایی چون گنج قارون، چرخ فلک، باباشمل، جوانمرد، کوچه مردها، سلطان قلبها، آقای قرن بیستم، قصر زرین، حاتم طائی، خوشگل خوشگلا، سکه شانس.
بهروز وثوقی در فیلم کندو، ممل آمریکایی، ماه عسل، دشنه، ذبیح، بت، طوقی، نفس بریده، همسفر.
ناصر ملکمطیعی در فیلم غلام ژاندارم، مرد، ناخدا، باباشمل، طوقی، چلچراغ، بت، بابا گلی به جمالت، صلات ظهر، سه قاپ، پاشنه طلا، نقره داغ.
ایرج قادری در فیلم برادرکشی، حکم تیر (فیلم)، پلنگ در شب، دکتر و رقاصه، پشت و خنجر، شاهرگ، قفس، طغیانگر، عمو فوتبالی، کوسه جنوب، هوس، ترکمن، بیحجاب، هدف، ناخدا باخدا، دو کلهشق.
سعید راد در فیلم سفر سنگ.
جمشید مشایخی در فیلم سوته دلان.
محمدرضا گلزار (سلام بمبئی)
حامد بهداد در فیلم جرم (مسعود کیمیایی)
آرش مجیدی در سریال تلویزیونی از شبکه یک جلالالدین
بهمن مفید در فیلم های نامحرم، حیدر، ساحره، رشید
نقش | بازیگر | نام فیلم یا سریال |
---|---|---|
امیلیانو زاپاتا | مارلون براندو | زنده باد زاپاتا(هر دو دوبله) |
استنلی | مارلون براندو | اتوبوسی به نام هوس |
ناپلئون بناپارت | مارلون براندو | دزیره |
تری مالوی | مارلون براندو | در بارانداز |
سر ویلیام والکر | مارلون براندو | کوئیمادا (بسوزان) |
جانی | مارلون براندو | وحشی |
اوگدن | مارلون براندو | کنتسی از هنگ کنگ |
ویکتور نواک | ژرار کلاین | معلم |
لوید | مارلون براندو | سایونارا |
سندباد | برد پیت | انیمیشن سندباد: افسانه هفت دریا |
دیو | رابی بنسون | انیمیشن دیو و دلبر |
رابرت لی کلایتون تام | مارلون براندو جک نیکلسون | میسوری از هم میپاشد |
پیتر | مارلون براندو | شب روها |
مایلز هندون | ارول فلین | شاهزاده و گدا |
مسیح | جفری هانتر | شاه شاهان (فروغ بی پایان) |
بریک | پل نیومن | گربه روی شیروانی داغ |
ادی | پل نیومن | بیلیارد باز |
گای | کلارگ گیبل | ناجورها |
روپرت | جیمز استیوارت | طناب |
استیونز | ترنس هیل | اگه خدا ببخشه من نمیبخشم |
کول تورنتون | جان وین | ال دورادو |
رابرت استراد | برت لنکستر | پرنده باز آلکاتراز |
راجر | کری گرانت | شمال از شمال غربی |
دن فابریتزیو | برت لنکستر | یوزپلنگ |
سلیمان | یول برینر | سلیمان و ملکه سبا |
زوربا | آنتونی کوئین | زوربای یونایی |
سرهنگ پیر راسپگوی | آنتونی کوئین | فرمان گمشده |
شاه هنری دوم | پیتر اوتول | شیر در زمستان |
جان اسمیت | ریچارد برتون | قلعه عقابها |
ایندیانا جونز | هریسون فورد | ایندیانا جونز |
رابین هود | کوین کاستنر | رابین هود |
ویلیام (ویل) | کلینت ایستوود | نابخشوده |
پرات | کوین اسپیسی | کی پکس |
کاراگاه میچ | رابرت دنیرو | وقت نمایش |
دکتر کینگ شولتز | کریستف والتس | جانگوی رها شده |
کای | کیانا ریوز | 47 رونین |
پاپ سیلوا | رابرت دنیرو | سرقت |
برایان | لیام نیسون | ربوده شده 3 |
برنی مدوف | رابرت دنیرو | جادوگر دروغها (استاد دروغ) |
هرکول پوآرو | کنت برانا | قتل در قطار سریعالسیر شرق |
مرد آهنی | رابرت داونی جونیور | انتقام جویان |
مورای فرانکلین | رابرت دنیرو | جوکر |
شاه اکبرت / پادشاه وِسکس | لاینس روچ | سریال: وایکینگها |
تونی لیپ | ویگو مورتنسن | کتاب سبز |
هیچکس | ترنس هیل | به من میگن هیچکس |
جو ارین | برت لنکستر | ورا کروز |
سرژ میلر | آنتونی کوئین | ملاقات |
سرهنگ بن آلیسون | کلارک گیبل | مردان قدبلند (مردان رشید) |
سرهنگ آلن فاکنر | ریچارد برتون | غازهای وحشی |
آیوانهو | رابرت تیلور | آیوانهو |
خلیل عبدالمحسن | شان کانری | مرد بعدی |
محمدعلی فردین | مرد هزار لبخند |
آقای شانس (1338)
آرشین مالالان (1339)
دختر همسایه (1340)
بندرگاه عشق (1346)
فیتیله و ماه پیشونی (1390)
قلادههای طلا (1390)
قصه عشق پدرم (1391)
این سیب هم برای تو (1393)
ترمینال غرب (1395)
سلمان فارسی
عبور از پاییز
یلدا
نوشدارو
مسابقه ستاره بیست (داور)
جادوی صدا (داور)
معمای شاه
هنر دوبله
بر فرس تندرو، صداپیشگی تئاتر، برج میلاد تهران، کارگردان محسن معینی 1392
پدر، بازیگر، پردیس تئاتر شهرزاد، کارگردان محمود زنده نام 1396
هیچ جایزه و افتخاری تاکنون به نام چنگیز جلیلوند ثبت نشده است!
از همان دوران جوانی آدم مثبتی بودم. حسادت را لمس نکردم و نمی دانم حسادت چیست؛ همچنین رقابت را حس نکردم و هرگز رقیب کسی نشدم سخن چین نبودم و پشت سر هیچ کسی حرف نزدم. از نظر من صفات بد وجود ندارد و همیشه سعی کردهام از صفات بد دوری کنم
به شدت به پوشش و لباسهایم اهمیت می دهم و روی آن حساس هستم. شیک پوشی برایم بسیار مهم است و همیشه سعی می کنم بهترین لباس ها را برای خودم تهیه کنم، ست پوشیدن همیشه مورد توجهم بوده است و عاشق لباس های زمستانی هستم
به عدد 27 علاقه زیادی دارم چون این عدد، ایجاد کننده اتفاقات عجیبی است. شما اگر عدد هفت را دو بار جمع کنید به 14 معصوم می رسید اگر دو را از هفت کم کنید به پنج تن می رسید اگر عدد را جا به جا کنید به 72 تن می رسید به نظرم این عدد یک عدد جادویی است
من زمانیکه در آمریکا بودم، کلاسهای تیراندازی را پشت سر گذاشتم؛ به دلیل همان روحیه نظامی گری و علاقه ای که به این کار داشتم. قهرمان ماشین سواری با تراک بودم کلاس های آشپزی را سپری کردم و حتی در اواخر حضورم در آمریکا پرواز با هواپیماهای کوچک و تک نفره را هم تجربه کردم؛ کوهنوردی و جنگل نوردی را خیلی دوست دارم عاشق رودخانه و شنا هستم و علاقه زیادی به طبیعت دارم
تکنولوژی در زندگی من در حد صفر است چون نه وقت آن را دارم و نه حوصله یادگیری و استفاده از آن را ولی کتاب می خوانم و مطالعه دار آن هم در حدی که فرصت داشته باشم