بیوگرافی هرمز شجاعی‌ مهر و همسرش + تصاویر و فیلم جذاب و دیدنی

زندگی شخصی هرمز شجاعی‌ مهر

هرمز شجاعی مهر متولد 3 آذر 1335 در بابل ، مجری با سابقه تلویزیون است. فارغ التحصیل لیسانس تعاون، تامین و اجتماعی می باشد که از رادیو شروع کرد و به تلویزیون آمد و با برنامه سیمای خانواده به شهرت رسید و حالا دو فرزند دارد.

پدرش کارمند وزارت کشاورز و از علاقمندان گیاه بود و با اینکه شش کلاس سواد داشت بخاطر دانش و علمی که داشت ، دکتر صدایش می زدند.

در سال 1353 وقتی 18 ساله بود برای تحصیل از بابل به تهران آمد و در همان زمان در تست گویندگی رادیو شرکت کرد و قبول شد. بعد از مدتی بخاطر جریان انقلاب از رادیو فاصله گرفت و به سربازی رفت تا اینکه از پس از پیروز انقلاب اسلامی در سال 1361 به رادیو بازگشت

ازدواج هرمز شجاعی‌ مهر

هرمز شجاعی سال ها پیش ازدواج کرده و متاهل می باشد ، ثمره این ازدواج یک دختر بنام ندا و یک پسر بنام امین می باشد که هیچکدام در مسیر پدر نیستند

خانمم بهترین داور است

خانمم بهترین داور است و همیشه کارهایم را نقد می کند ، فرزندان من درباره نحوه لباس پوشیدم یا برخوردن ، به من کمک می کنند و نظر می دهند. من با توجه به نظرات و انتقات خانواده ام سعی می کنم خود را بروز کنم

بازخواست بخاطر سیگار

قبلنا هر از چندگاهی برای خرید کاغذ جهت چاپ مجله به شهر وین اتریش می رفتم. در یکی از این سفرها همسرم می خواست برای خرید وارد پاساژی شود که من گفتم خستم و دم پاساژ می شینیم شما برو و خریدت رو انجام بده. روی یک نیمکت نشستم و یک سیگاری کشیدم، بعدا از اینکه به ایران بازگشتم، مرا خواستند و عکسی به دستم دادند که همان لحظه سیگار کشیدنم جلوی پاساژ بود !

ماجرای سرطان تیروئید

سال 1395 تلویزیون خبر ابتلای هرمز شجاعی به سرطان حنجره و بستری شدن وی در بیمارستان پخش شد و از مردم خواستند برای سلامتی وی دعا کنند

این خبر ساعاتی بعد تکذیب و مشخص شد آقای شجاعی مهر تنها برای مشکل تیروئید خود در بیمارستان جراحی شده بود. پس از گذشت چندین سال آقای مجری تایید کرد بیماری اش خیلی خطرناک بوده و کمتر خطر آن منجر به از دست دادن صدایش می شد که به لطف خدا درمان شد

سابقه جبهه و اسارت برادر

در شیراز دوره اولیه تعلیمان سربازی را می گذراندم که وسط کار جنگ شد و ما را تقسیم کردند و افتادم لشکر 92 اهواز تیپ سه و راهی جبهه شدیم. تمام روزها و دوران سربازی ام را در خط مقدم نبودم ، اما یکبار بخاطر موج انفجار و جراحت بیهوش شدم و چشم باز کردم بیمارستان اهواز بودم. برادرم هم در تیپ نجف اشرف بعنوان بسیجی به جبهه آمده بود که در یکی از عملیات ها اسیر شد و هفت سال اسارات را تحمل کرد

مدیون نوذری و صادقی

من بخش عمده ای از اجرایم را در تلویزیون مدیون زنده یاد منوچهر نوذری هستم و در رادیو هم مدیون خانم پروین صادقی ام